وبلاگ تخصصی آموزش کامپیوترودانلود نرم افزار (خداجون دوستت دارم)

آموزش و راه کارهای کامپیوتر -مقاله کامپیوتر-قالب -ویندوز XP- ویستا -رمز

وبلاگ تخصصی آموزش کامپیوترودانلود نرم افزار (خداجون دوستت دارم)

آموزش و راه کارهای کامپیوتر -مقاله کامپیوتر-قالب -ویندوز XP- ویستا -رمز

دفتر کار من چگونه است؟ بیل گیتس پاسخ می‌دهد

پیش فرض 

[right]
[right]



منبع : ماهنامه فورچون - آوریل 2006

اگر نگاهی به دفتر کار من بیندازید، کاغذ چندانی در آن نمی‌یابید. من روی میز خود سه صفحه نمایش دارم که به طور همزمان از یک کامپیوتر تغذیه می‌شوند. اگر یک‌بار چنین کاری را تجربه‌ کنید دیگر حاضر به رها کردنش نیستید. چراکه تاثیر مستقیمی بر میزان بهره‌وری و بازدهی دارد.

صفحه نمایش سمت‌چپی فهرست ایمیل‌های مرا نشان می‌دهد. صفحه مرکزی معمولا برای ایمیلی است که در حال خواندن و بررسی آن هستم و نهایتا مرورگر من در صفحه دست راستی نمایش داده می‌شود. این چیدمان مرا به خواندن و مرور سریع کارها قادر می‌سازد و کمک می‌کند رخدادهای جدیدی را که در هنگام کارکردن من رخ می‌دهد ببینم یا لینک‌های مرتبط با ایمیل‌ها را در اختیارم می‌گذارد.

در مایکروسافت کاربرد ایمیل‌ بیشتر از دیگر رسانه‌های ارتباطی مانند تماس‌های تلفنی، اسناد، وبلاگ‌ها، تابلو‌های اعلانات و یا حتی جلسات است؛ در واقع پیام‌های صوتی و فاکس‌ها در صندوق ایمیل‌های ما رد و بدل می‌شوند.
من روزانه حدود یکصد ایمیل دریافت می‌کنم که البته برای حفظ این میزان ناچار به پالایش و فیلترکردن پیام‌ها شده‌ایم؛ تنها ایمیل‌هایی مستقیما به دست من می‌رسند که قبلا با آن‌ها مکاتبه کرده باشم و این شامل هرکسی از مایکروسافت، اینتل، اچ‌پی و همه شرکت‌های همراه و تمام افرادی می‌شود که من آن‌ها را می‌شناسم. من همیشه فهرستی که دستیارم از ایمیل‌های دیگر تهیه می‌کند را ملاحظه می‌کنم که معمولا افراد ناشناس یا شرکت‌هایی هستند که در فهرست مجاز من جایی نداشته‌اند.

بدین صورت متوجه می‌شوم که چه‌ کسانی لب به تحسین ما گشوده‌اند، از چه‌چیزی شکایت داشته‌اند و در چه موردی پرسش مطرح نموده‌اند.اکنون ما به نقطه‌ای رسیده‌ایم که چالشمان دیگر چگونگی برقراری ارتباط موثر با ایمیل‌ها نیست، بلکه اطمینان از آن است که وقت گرانبها صرف بااهمیت‌ترین ایمیل‌ها شود. من از ابزارهایی نظیرin-box rules استفاده می‌کنم و با کمک آن پوشه‌ها را به دنبال پیام‌های علامت‌گذاری شده و یا گروه‌بندی شده می‌کاوم که این کار براساس محتوا و اهمیت پیام‌ها انجام می‌گیرد.

من فهرست‌های چندان شلوغی ندارم. در عوض از پوشه‌های ایمیل، دسکتاپ و تقویم آنلاین خود استفاده می‌کنم. بنابراین زمانی که سر میزم می‌روم، به راحتی می‌توانم روی ایمیل‌هایی تمرکز کنم که قبلا آن‌ها را علامت‌گذاری نموده‌ام و یا پوشه‌هایی را بررسی نمایم که حاوی پروژه‌های خاص و یا وبلاگ‌های ویژه هستند.
آوت‌لوک نیز بخش تذکر دهنده‌ای دارد که در صورت دریافت ایمیل‌های جدید، پنجره کوچکی را در گوشه پایینی سمت راست نمایش می‌دهد. ما اسمش را گذاشته‌ایم.

من به صورت مرتب آن را کنار می‌زنم؛ مگر این‌که عنوانی با اولویت بالا به چشمم بخورد.یکی از نتایج آن تداوم تمرکز است. این مشکل ناشی از ازدیاد اطلاعات است. مشکل دیگر کمبود اطلاعات است. غرق شدن در اطلاعات به این معنی نیست که ما اطلاعات صحیح را در اختیار داریم یا با اشخاص درستی سر و کار پیدا می‌کنیم.من با SharePoint به سراغ این قبیل موضوعات می‌روم که در واقع ابزاری است برای ایجاد وب‌سایت‌هایی برای جلب همکاری مشترک در مورد پروژه‌های خاص. این سایت‌ها می‌توانند حاوی طرح‌ها، برنامه‌ریزی‌ها، صفحات بحث و گفتمان، و یا هرنوع اطلاعات دیگر باشند.

همین الان من خود را آماده تینک‌ویک (هفته تفکر) می‌کنم. در ماه مه، من به مدت یک‌هفته خلوت می‌کنم و به مطالعه حدود یکصد مقاله‌ای روی‌ می‌آورم که کارکنان مایکروسافت نوشته‌اند. نویسندگان آن‌ها نیز اغلب در کار تحقیق و آزمایش پیامدهای مربوط به شرکت و آینده فناوری هستند. دوازده سال است که من به این روند ادامه می‌دهم. روال من در این هفته تماما خواندن و اظهارنظر در مورد مقالات است. امروزه تمام این روند صورت دیجیتال به خودگرفته و درهای آن به‌روی تمام کارکنان شرکت باز است تا بخت خویش را در این میدان بیازمایند. دیگر در انتخاب مقالات مفید و درست بسیار چیره‌دست شده‌ام و می‌توانم نظرات خود را به صورت الکترونیکی در همان زمان به اطلاع افراد برسانم.

بیش از پنجاه‌هزار نفر در مایکروسافت مشغول به کارند. لذا گاهی از خود می‌پرسم:" آینده سیستم پرداخت الکترونیکی چه خواهد بود؟" یا " چطور می‌توان راهی برای ضبط خاطرات و حفظ آن‌ برای نسل‌های آینده یافت؟" من این دست ایده‌ها یا هر فکر بکر دیگری را یادداشت می‌کنم. سپس افراد خاصی می‌توانند نظری به آن‌ها بیندازند و بگویند:" نه تو اشتباه می‌کنی" یا " فکرش را کرده‌ای که این کار در جاهای دیگر چگونه انجام می‌شود؟"

SharePoint که مرا با دورترین افراد این سازمان مرتبط می‌سازد، بیشتر به اَبَر وب‌سایتی می‌ماند که امکان ویرایش و بحث را با افراد بسیاری، فراتر از روال محدود ارسال ایمیل فراهم می‌آورد و چنانچه چیز جدیدی در محدوده‌های مورد علاقه‌ شما قرار داده شود، بلافاصله شما را در جریان می‌گذارد.

در دفتر کار بیل گیتس
سخت‌افزار
کامپیوتر رومیزی دل و Tablet PC با سیستم‌عامل ویندوز اکس‌پی
سه مانیتور 21 اینچی NEC
ماوس بی‌سیم مایکروسافت
دوربین Logitech برای کنفرانس‌های ویدیویی
نرم‌افزار (همگی محصول مایکروسافت)
آوت‌لوک برای ایمیل‌ها و تقویم
SharePoint برای کارهای مشترک با دیگران
OneNote برای یادداشت‌برداری
Communicator برای پیام‌رسانی فوری، تلفن زدن و بقیه کارها
کاغذ
وجود ندارد.
جستجوگر دسکتاپ، ابزار دیگری است که تاثیر شایانی در افزایش بهره‌وری من داشته ‌است و نحوه دستیابی من به اطلاعات موجود در کامپیوتر‌، سرورها و حتی اینترنت را به کلی دگرگون ساخته است. چراکه با وجود هارددیسک‌های بزرگ‌تر و افزایش پهنای‌باند، من اکنون چندین گیگابایت اطلاعات در قالب ایمیل، اسناد، فایل‌های رسانه‌ای، پایگاه‌های داده و ... را روی کامپیوتر شخصی و سرورهایم دارم.



برای یافتن سندی که گمان می‌کنم حاوی بخش خاصی از اطلاعات مورد نظر من است، دیگر مجبور به گشت و گذار میان انبوه پوشه‌ها نیستم، بلکه به راحتی می‌توانم عبارت مورد نظرم را در یک نوار ابزار بنویسم و در یک چشم بر هم زدن تمام ایمیل‌ها و اسناد حاوی اطلاعاتی در این زمینه را زیر نظر بگیرم. برای شماره‌ تلفن‌ها و نشانی‌های ایمیل هم عمل مشابهی انجام می‌دهم.

مقالات کاغذی دیگر سهم اندکی در برنامه‌ روزانه‌ام دارند. من نوددرصد اخبار را به صورت آنلاین دریافت می‌کنم و زمانی که به جلسات و همایش‌ها می‌روم برای نوشتن سریع مطالب از Tablet PC خود استفاده می‌کنم که با کامپیوتر دفترم کاملا همگام شده و به همین دلیل تمام فایل‌های مورد نیازم را در دسترس دارم. دستگاه مذکور نرم‌افزار OneNote را نیز برای اظهارنظر دارد. بنابراین تمام اظهارنظراتم نیز در قالب دیجیتال هستند.

یکی از وسایل قدیمی که هنوز در دفتر من مانده یک وایت‌بورد است. من همواره چند ماژیک رنگی برای نوشتن دارم و این ‌ابزار هنوز برای جلسات و انتقال افکارمان عالی است. البته صفحه‌های وایت‌بورد جدید در برخی دفاتر مایکروسافت توانایی اخذ و انتقال تصاویر به کامپیوتر را نیز دارند که تقریبا به یک Tablet PC بزرگ می‌مانند.

من هنوز چنین چیزی را در دفترم ندارم. اما احتمالا برای سال آینده باید به فکر یک وایت‌بورد دیجیتال باشم. امروزه اگر چیزی ببینم که نظرم را جلب کند، تنها خودکار و Tablet PC را در می‌آورم و آن‌را ترسیم می‌کنم.

روزهایم اغلب مملو از جلسه و نشست است. بزرگ‌ترین نعمت برای من یافتن وقتی است تا بتوانم به یادداشت کردن افکارم بپردازم یا برنامه جلسات روزانه‌ام را بررسی کنم. اما گاهی این اتفاق رخ نمی‌دهد و شب‌ها یگانه فرصتی است که می‌توانم در خانه بنشینم و به سراغ تمام ایمیل‌های نخوانده بروم. اگر در تمام هفته سرم شلوغ باشد، مجبورم آخر هفته را به فرستادن ایمیل‌های طولانی و تفکربرانگیز اختصاص دهم. دوشنبه‌ صبح که افراد سر کار خود می‌آیند، مرا کاملا گرفتار می‌بینند؛ البته خودشان هم کلی ایمیل برای خواندن دارند.


ترجمه: محمد امین اتمان‌زاده
ماهنامه شبکه - فروردین و اردیبهشت ۱۳۸۵ شماره 64

همه چیز درباره mpeg-4

Post 
سلام دوستان

آیا MPEG-4 آخرین تکنولوژى چندرسانه‏اى است که همگان انتظار آنرا مى‏کشیدند؟ بیایید با هم نگاهى به آن بیندازیم تا بفهمیم این تکنولوژى چگونه روش اجرا و انتقال فایلهاى چندرسانه‏اى را تحول بخشیده است؟

Multimedia (چندرسانه‏اى)؛ کلمه‏اى که اولین بار پس از ظهور کلیپهاى ویدئویى کوتاه روى کامپیوترها بر سرزبانها رواج یافت. آن روزها این کلمه خیلى عجیب مى‏نمود اما امروزه کلمه و عبارتى بسیار معمول شده است.
تمام امکانات چندرسانه‏اى PC شما تنها صوت و ویدئو نیست؛ اما استفاده از تمام پتانسیل چندرسانه‏اى کامپیوترها فعلاً کمى دور از واقعیت است. DVD کامپیوتر را تبدیل به یک دستگاه خانگى براى اجراى ویدیو کرد، اما هنوز توانایى فرستادن فایلهاى چندرسانه‏اى (که اغلب هم حجیم هستند) از طریق شبکه‏ها روى PCها و دستگاههایى مانند تلفنهاى همراه کمى با مشکل مواجه است.
تکنولوژى جدیدى که قول داده اجرا و انتقال چندرسانه‏اى‏ها را روى شبکه متحول گرداند، با نام MPEG-4 شناخته مى‏شود. شاید این تکنولوژى قالب کلى چندرسانه‏اى را براى دستگاهها و برنامه‏هاى کاربردى خاصى بهبود بخشد.
گروه متخصصین تصاویر متحرک (MPEG یا Moving Picture Experts Group) کمیته‏اى است که استانداردهاى محتویات چندرسانه‏اى‏ها را تعریف و تعیین مى‏کند. این کمیته از صدها محقق و مهندس از سرتاسر دنیا تشکیل شده است. MPEG استانداردهاى صوتى و تصویرى MPEG-1 و MPEG-2 را که نقشى اساسى در پیشرفت چندرسانه‏اى خصوصاً براى PCها بازى مى‏کرد را تعریف کرده و توسعه داد. آخرین دستاورد این گروه با نام MPEG-4 دریچه‏اى رویایى به روى کاربران تکنولوژى‏هاى قبلى این گروه گشود.
MPEG-4 ابتدا به عنوان یک استاندارد بین‏المللى (با نام رسمى ISO/IEC 69441) در اکتبر 1998 تصویب شد. MPEG چند تابع و عملکرد جدید به این تکنولوژى اضافه کرد و دومین نسخه MPEG-4 را که رسماً در دسامبر 1999 معرفى شد، بوجود آورد. نسخه دوم کاملاً با نسخه اول خود سازگار است.
استانداردهاى MPEG نباید به عنوان یک موفقیت در بهبود تکنولوژیها دیده شود؛ هرکدام از این استانداردها هدفى را برآورده مى‏کنند که براى آن طراحى شده‏اند، نه بیشتر و نه کمتر.
MPEG-1 بوجود آمد تا ویدئوهاى با کیفیت VHS را روى پهناى باندى به اندازه 150 کیلوبایت در ثانیه (سرعتى برابر با یک درایو 1X CD) که در آن زمان سرعت معمول بود، پخش کند. MPEG-2 تکنولوژى مشابهى است که براى پهناى باندهاى بالاتر بوجود آمد. هدف اصلى این تکنولوژى برنامه‏هاى دیجیتال تلویزیونى و همچنین DVDها بود. MPEG-2 کیفیت تصویرى بهترى نسبت به MPEG-1 دارد چون از پهناى باند بیشترى استفاده مى‏کند.
فرمت صوتى MP3 که بسیار هم محبوب است، قسمتى از MPEG-1 Audio مى‏باشد که نام آن از ، MPEG-1 Audio Layer3 برداشته شده و از الگوریتمهاى فرانهوفر استفاده مى‏کند. MPEG-3 هم هرگز وجود نداشته، بلکه نام گذارى از MPEG-2 به MPEG-4 جهش داشته است.
تمام استانداردهاى MPEG به فشرده‏سازى اطلاعات ویدئویى و صوتى دیجیتال کمک مى‏کنند، پس مى‏شود به طور مؤثرى از این استانداردها بهره برد. MPEG-4 هم همین کار را انجام مى‏دهد، اما قدرت فشرده‏سازى آن بسیار بیشتر از استانداردهاى قبلى است. اما MPEG-4 یک جهش کوانتومى به سمتى است که با اشیاء موجود در تصاویر با یک حس واحد برخورد نشود. به عبارت دیگر MPEG-4 همانند زبان برنامه‏نویسى C++، شى‏ءگرا (Object Oriented) است. تصویرى که بیننده آنرا به شکل یک کلیت واحد مى‏بیند مى‏تواند به صورت چندین جزء مشخص و جداگانه درنظر گرفته شود که به طور یکپارچه در کنار هم جمع شده‏اند. این خصیصه پهناى باند کمترى اشغال مى‏کند و MPEG-4 را هم برخلاف تکنولوژیهاى قبلى، Interactive مى‏سازد.
طراحى کاملاً متفاوت شى‏ءگرا:
استانداردهاى قبلى MPEG طبق ایده‏اى پایه‏گذارى شد که در آن ایده فایلهاى صوتى و تصویرى کلاسیک (یک پنجره مستطیلى از ویدئو که با صوت یا Soundtrack همراه بود) به یک فرم دیجیتال تبدیل شوند که حجم آن بقدر کافى کم بوده و با توجه به تکنولوژیهاى روز، تصویر و صوت از وضوح قابل قبولى برخوردار باشند. برداشت MPEG-4 از مفهوم شى‏ء (Object) به یک فایل چند رسانه‏اى اجازه مى‏دهد که به قطعات کوچکتر و ساده‏ترى به نام «ویدئو» و «صوت» شکانده شوند، بنابراین مى‏توان این قطعات را براى ساختن صحنه‏هاى جدید به کارگرفت. بخشهاى مختلف صوت و ویدئو مى‏توانند با Objectهاى مستقل درگیر شده و تداخل کنند.
دیگر اینکه MPEG-4 تعریف اشیاء را فراتر از صداها و ویدئوهاى ساده و مسطح مى‏برد. اشیاء مى‏توانند به صورت Textureهاى شما در برنامه‏هاى سه بعدى، Render شوند. چهره‏هاى ترکیبى (Synthetic)مى‏توانند به صورت Animation درآمده و توسط یک برنامه Text-to-speach (مثل MS-Talk It) صداگذارى شوند. صداها را مى‏توان به جاى اجراى دوباره، Synthesize (ترکیب) کرد. MPEG-4 هرکدام از اینها را به عنوان یک شى‏ء درنظر مى‏گیرد که مى‏توان آنها را دستکارى (Manipulate) کرد و مستقل از یکدیگر در صحنه‏هاى فیلم‏ها قرارداد.
جریانهاى رودخانه‏اى:
MPEG-4 طراحى شده است تا محتویات صوتى و تصویرى به صورت مستمر (درست مثل جریان آب یک رودخانه) اجرا و پخش شوند. با افزایش پهناى باند موجود براى استفاده، بازار رسانه‏هاى مستمر (Streaming) نیز گسترش یافته است. MPEG-4 براى مستمرسازى روى اینترنت، پخش توسط شبکه‏هاى تلویزیونى دیجیتال، انتقالات بى‏سیم و یا حتى خواندن از روى یک CD بسیار مناسب است. این استاندارد مستقل از روش انتقال (Delivery Method) مى‏باشد.
ساختار داخلى MPEG-4 رامى‏توان به صورت رشته‏هاى مستمر مختلف درنظر گرفت که براى انتقال با هم ترکیب (Multiplex) شده و روى دستگاه سرویس گیرنده یا Client (که مى‏تواند یک PC یا یک تلفن همراه باشد)، Demultiplex مى‏شوند تا رشته‏هاى مشخص بتوانند به صورت یک فایل چندرسانه‏اى به هم بچسبند. بلوک اصلى ساختمان رشته‏هاى ES (Elementary Stream) ، MPEG-4 مى‏باشد. یک ES ممکن است تراک صوتى یک فیلم باشد. ES در یک OD (یا Object De******er) بسته مى‏شود؛ یک ES واحد در یک OD اساسى‏ترین «شى‏ء» در طراحى شى‏ءگراى MPEG-4 مى‏باشد.
ممکن است شیئى که توسط OD تعریف مى‏شود شامل بیش از یک ES باشد. براى مثال شى‏ء "Soundtrack" مى‏تواند شامل چندین رشته صوتى به زبانهاى مختلف باشد. زبان مناسب مى‏تواند توسط شخص Client انتخاب شود
MPEG تصور مى‏کرد MPEG-4 راهى است که باعث توزیع آسان محتویات چندرسانه‏اى روى دستگاههاى Client با قابلیتهاى مختلف شود. یک کامپیوتر متصل به اینترنت با یک Modem کابلى و یک تلفن همراه که از طریق یک Modem بى سیم Dial-up (شماره‏گیرى) مى‏کند، از نظر قدرت پردازش و پهناى باندى که در اختیار آنها است تفاوتهاى کاملاً محسوسى دارند. MPEG-4 به سازندگان چندرسانه‏اى‏ها اجازه مى‏دهد یک موجودیت (Entity) چندرسانه‏اى مفرد بسازند که هر دو دستگاه بتوانند به آن دسترسى داشته باشند.
یک روش که توسط آن به این مهم دست مى‏یابیم، طراحى رشته‏هاى مستمر مى‏باشد. براى مثال یک OD ممکن است شامل چندین نسخه از یک کلیپ ویدئویى باشد که تحت Bit Rateهاى مختلف ضبط شده‏اند. هنگامى یک Client ویدئو را درخواست مى‏کند، OD اطلاعاتى درباره امکاناتش تهیه مى‏کند تا بتواند رشته ویدئویى را به صورت مستمر در دسترس قرار دهد. قابل توجه‏تر اینکه MPEG-4 مى‏تواند به طور پویا رشته‏ها را تغییر اندازه دهد (Scale کند) تا تحت شرایطى بتواند این استمرار را اداره کند.
ویدئوى MPEG-4:
اولین تجربه اکثر کاربران با MPEG-4، استفاده از قابلیتهاى ویدئویى این استاندارد مى‏باشد. اساسى‏ترین Coding فیلم ویدئویى توسط MPEG-4 (که بر پایه DCT بنا گذاشته شده است) انجام مى‏شود ( DCT در استانداردهاى قدیمى MPEG به کار گرفته مى‏شد). Compressor فریمهاى متوالى ویدئو را فشرده کرده و سعى در حذف اطلاعات زاید دارد.
در انواع قدیمى فشرده‏سازى چندرسانه‏اى‏ها، فریم اصلى‏ترین واحد فشرده‏سازى ویدئو بود. MPEG-1 و MPEG-2 با حذف اطلاعات اضافى درون یک فریم و اطلاعات زاید بین فریمها، عمل فشرده‏سازى را انجام مى‏دهند. براى مثال هنگامى که «خلاصه اخبار» تلویزیون ضبط مى‏شود، این ویدئو یک پس‏زمینه تقریباً ثابت و تغییرناپذیر دارد. این پس‏زمینه از فریمى به فریم دیگر تغییر آنچنانى نخواهد داشت، بنابراین Compressor/Decompressor) CODEC، نرم‏افزار یا سخت‏افزارى که داده‏ها را فشرده یا غیرفشرده مى‏کند) تنها تفاوت بین فریمها را ذخیره مى‏کند. پس‏زمینه ثابت هم اطلاعات نسبتاً کمى براى ذخیره دارد. نواحى با رنگ و روشنایى یکسان در یک فریم هم مى‏توانند مانند JPEG(تصاویرى که هنوز روى وب به کار گرفته مى‏شوند) فشرده شوند. هرچند این تکنیکها ویدئو را به طور اساسى فشرده مى‏کنند، اما اغلب بلوکهایى حجیم هم بوجود مى‏آورند (خصوصاً وقتى که نواحى با رنگ یکسان پشت سرهم تکرار شوند). این مشکلات روى پهناى باندهاى پایین تشدید مى‏شوند.
فشرده‏سازى مبتنى بر فریمها به طور ضمنى سعى مى‏کند بین پس‏زمینه ثابت و پیش‏زمینه متحرک تفاوت قائل شود. MPEG-4 هم مى‏تواند این کار را انجام دهد، به شما این امکان را هم مى‏دهد که اجزاء ویدئو را به طور صریح (و نه ضمنى) از یکدیگر جدا کنید. MPEG-4 مى‏تواند پس‏زمینه ثابت و پیش زمینه را به عنوان اشیاء جداگانه‏اى درنظر بگیرد که توسط دستگاه Client به طور یکپارچه با یکدیگر Merge (ترکیب) مى‏شوند. در مثال «خلاصه اخبار تلویزیونى» شما قسمت کوچکى از کل تصویر کاملاً متحرک است، در نتیجه پهناى باند لازم کاهش مى‏یابد. پس‏زمینه ثابت مى‏تواند تنها در هنگام نیاز Update شود (مثلاً پس از نمایش نقشه هواشناسى، تصاویر اخبار پخش شود) و مى‏توان آنرا واضحتر نشان داد چون پس زمینه به جاى اینکه در جریان فیلم حرکت کند مى‏تواند به طور جداگانه کنترل و Handle شود و به همین طریق نیز در الگوریتم فشرده‏سازى به کار گرفته شود.
ویدئوى MPEG-4 برخلاف پیشینیانش چیزى فراتر از Coding فیلم ویدئویى شما است. البته محتویات مرکب ویدئو (مثل یک اتومبیل طراحى شده با کامپیوتر) را مى‏توان توسط MPEG-1 و MPEG-2 هم فشرده کرد و یا به صورت فایل درآورد اما در این حالت ویدئوى شما ابتدا Render مى‏شود و سپس شبیه انواع دیگر ویدئو به صورت ترتیبى از فریمها تبدیل مى‏شود. MPEG-4 عمل Render کردن را توسط Decoder انجام مى‏دهد.
به طور مثال، در فیلم «اخبار» (یک شى‏ء ویدئویى طبیعى)، گوینده مى‏تواند پشت یک میز طراحى شده توسط کامپیوتر بنشیند. پارامترهاى این میز به صورت رشته‏هاى MPEG-4 هستند و دیکودر این رشته‏ها را کنار یکدیگر مى‏چیند و شکل «میز» را تولید مى‏کند. پارامترهاى میز مى‏تواند شامل Texture آن باشد (فرض کنید میز یک نماى چوب گردویى دارد) تا تصویر واقعیتر به نظر بیاید. این اعمال درست شبیه روندى است که محیطهاى 3D براى خلق بازیهاى ویدئویى از آن استفاده مى‏کنند: یک Texture (مثل چادر سفید یک شبح) روى مدلى از شبح نگاشت (Map) مى‏شود. MPEG-4 از اشیاء مرکب 2D و 3D پشتیبانى کرده و مى‏تواند روى هر دو Texture بپوشاند. همچنین مى‏تواند اشیاء را متحرک (Antimate) کند. براى متحرک سازى یک مدل لازم است داده‏هاى خیلى کمى تبادل شوند، پس این نوع متحرک سازى بسیار مناسب براى اتصالات شبکه‏اى با سرعت پایین است.
MPEG-4 کمکهاى شایانى براى دو مورد بسیار ویژه از مدلهاى مرکب درنظر گرفته است: صورت و بدن انسان. MPEG-4 یک مدل کلى از صورت را در خود دارد که سازندگان ویدئو کافى است براى صحبت کردن و حرکت این صورت آنرا کمى دستکارى کرده و حتى یک Texture به آن اختصاص دهند. صورت همانند یک شى‏ء سه بعدى کلى به داده‏هاى خیلى کمى براى متحرک شدن نیاز دارد. این داده‏ها مى‏توانند لبها را طورى حرکت دهند که اگر با یک مکالمه Sync شود، درست همانند صورت کسى است که صحبت مى‏کند. متحرک سازى بدن هم همین گونه است. مى‏توانید فرم کلى بدن را به دلخواه تغییر دهید و حرکتهاى بدن را توسط یک رشته بیتى کنترل کنید.
کاربرد اشیاء سه‏بعدى و پیش‏بینى شرایط Interaction (عمل متقابل ویدئو) با کاربر (که هر دو نمونه‏هایى از VRML هستند) به MPEG-4 اجازه مى‏دهند که محیطهاى سه‏بعدى قابل هدایت ایجاد کنند. در یک صحنه 3D، زاویه دید کاربر هم یک شى‏ء است. بسته به اینکه صحنه چگونه ساخته شده، ممکن است کاربر قادر باشد زاویه دید را تغییر دهد (مثل دور صحنه «پرواز کند») یا زاویه دید را از بین چند زاویه انتخاب کند. یک خریدار Online مى‏تواند در یک فروشگاه مجازى که پر از مدلهاى سه‏بعدى از اجناس است به دنبال ملزومات خود بگردد و توسط یک راهنماى انیمیشن اجناس خریدارى شده را در سبد خرید خود بگذارد (این سبد خرید هم مجازى است).
هدف MPEG-4 از ایجاد یک رشته واحد داده‏اى قابل دسترس توسط دستگاههاى مختلف، وقتى رویایى مى‏شود که با ویدئو همراه شود؛ مسلماً ویدئو رسانه‏اى است که هم به پهناى باند و هم به پردازش بیشترى نیاز دارد. تکنیکهاى استانداردى که ویدئو را در پهناى باند از محدوده زیر 64 کیلوبیت بر ثانیه تا 10مگابیت بر ثانیه پخش مى‏کنند، پدیده‏هایى رو به پیشرفت هستند. چندین استراتژى در خدمت این کار هستند که رشته‏هاى ویدئویى را Scale (کوچک و بزرگ) کنند تا مناسب با پهناى باند و قدرت پردازش باشد.
MPEG-4 مانند اکثر تکنولوژیهاى فشرده‏سازى ویدئو مى‏تواند به طور پویا وضوح تصویر را Scale کرده و در هر ثانیه تعداد کمترى فریم براى پهناى باندهاى کوچکتر بفرستد، در نتیجه ویدئو با Soundtrack خود هماهنگ (Synchronized) مى‏ماند. همچنین مى‏تواند به طور دینامیک وضوح فاصله‏اى (Spatial) را هم Scale کند تا MPEG-4 بتواند در هنگام کار با اشیاء مرکب Textureها را براى Decoderهاى ضعیف و یا پهناى باند محدود، فعال یا غیرفعال کند. سازندگان Game با این استراتژى آشنا هستند، چون در اکثر Gameهاى 3D کاربر مى‏تواند درجه وضوح Texture را تغییر دهد تا بین کیفیت تصویر و سرعت فریمها تناسب ایجاد شود.
گوش کنید: صداى MPEG-4 مى‏آید
صوت و ویدئو همیشه همراه یکدیگر هستند، و طبعاً MPEG-4 هم ابزارهایى براى کار با صوت درنظر گرفته است. صداى طبیعى با کیفیت بالا توسط ابزار General Audio Coding کنترل مى‏شود که این ابزار هم از یکى از تکنولوژیهاى MPEG-2 به نام Advenced Audio Coding(یا AAC) مشتق شده است. صداهاى پنج کاناله که ممکن است با یک ویدئوى حجیم همراه باشد باید توسط AAC کد شود. MPEG-4 این توانایى را دارد که به طور پویا کیفیت صدا را کاهش یا افزایش دهد تا کاربر بتواند بر مشکلاتى نظیر پهناى باند پایین و محدودیت Decoder غلبه کند. صوت با استفاده از تکنیکى به نام Bit-Sliced Arithmatic Coding (BSAC) مى‏تواند Encode شود تا Bit Rate را به اندازه یک کیلوبیت بر ثانیه برساند. این تکنیک جهت تنظیمات دقیق رشته‏هاى صوتى براى به کارگیرى دینامیک همه منابع سیستمى در دسترس بسیار مناسب است. MPEG-4 تکنولوژیهاى بهینه مخصوصى جهت Coding صداهاى انسانى با Bit Rate کم دارد.
تکنیک Harmonic Vector eXcitation Coding (HVXC) طراحى شده تا کار در محدوده 2 تا 4 کیلوبیت برثانیه را راحتتر کند و حتى مى‏تواند با سرعت متوسط 2/1 کیلوبیت بر ثانیه کار کند (البته به شرطى که بتوان Bit Rate را تغییرداد). این Bit Rateهاى پایین بسیار مناسب شرایطى مثل پهناى باندهاى بسیار محدود مثل اتصالات ماهواره‏اى مى‏باشد. یک تکنیک دیگر Coding به نام Code Excited Linear Prediction (CELP) جهت Bit Rate هاى 4 تا 24 کیلوبیت بر ثانیه بوجود آمده و براى اتصالات شبکه‏اى سیار فعلى بسیار مناسب است. انتقال BitRateهاى خیلى پایین صوتى (200 بیت تا 2/1 کیلوبیت در ثانیه) کار با ماجولهاى TTS (Text-to-Speech) را ممکن مى‏سازد. MPEG-4 ماجول TTS خاصى را مشخص نمى‏کند، اما رابط TTS (یا TTSI) را در اختیار مى‏گذارد. ماجول TTS براى سازگارى با TTSI باید به نوعى تطبیق داده شود. اطلاعات درباره جنس، سن و الگوهاى گفتارى شخص سخنگو به TSSI فرستاده مى‏شود تا یک فایل صوتى خاص از یک شخص بوجود بیاید. تکنولوژى TTS که با مدل ظاهرى MPEG-4 تلاقى یافته، مى‏تواند صداى صحبتها را در یک جریان داده‏اى بسیار کوچک نگهدارى کند.
همانطور که MPEG-4 اجازه خلق اشیاء مرکب ویدئویى را به شما مى‏دهد، شما هم مى‏توانید همین کار را باصداهاى مرکب انجام دهید. ابزار Structured Audio به شما اجازه مى‏دهد "Instrument"ها را با یک Score کنترل کنید ( Instrument به ویژگیهاى صداهاى Download شده مى‏گویند نه صداهایى که از قبل روى دستگاه بوده‏اند. در واقع این صداها به صورت رشته‏هاى صوتى دریافت شده و سپس Mergeمى‏شوند). با این ابزار مى‏توان صداهاى موسیقایى پرحجم را با پهناى باند کم انتقال داد.
مى‏دانیم MPEG-4 روى فضاى سه‏بعدى تأکید دارد، پس جزئیات استانداردى هم وجود دارند که مشخص مى‏کنند صدا را چگونه مى‏توان در یک فضا قرارداد. اندازه، شکل و ویژگیهاى آکوستیکى فضا و محل قرارگیرى منبع صوتى در این فضا مى‏تواند یک صداى آکوستیک سه بعدى بوجود آورد.
همه را با هم امتحان کنید:
MPEG-4 انواع مختلف تکنولوژیها را براى اشیاء تعریف کرده است. مثلاً Binary Format for Scenes(BIFS) زبانى است که براى تشریح چگونگى نسبت بین صحنه و اشیاء به کار مى‏رود. BIFS نسخه باینرى فرمت متنى است که توسط Virtual Reality Modeling ******** (VRML) به کار مى‏رود. VRML براى خلق محیطهاى 3D استفاده مى‏شود که در این محیطها مى‏توان توسط یک مرورگر وب جابه جا شد. اما MPEG-4 برخلاف VRML مى‏تواند همینطور که اطلاعات مى‏رسند،صحنه را Render کند (به جاى اینکه قبل از شروع Render ابتدا همه اطلاعات را به طور کامل Download کند که این کار سرعت کار را بسیار پایین مى‏آورد).
اشیاء گروههاى BIFS در یک وراثت، متکى بر نسبت بین صحنه و اشیاء هستند. براى نمونه، صداى گوینده اخبار و تصویر ویدئویى باید با هم در یک گروه باشند و به طور مناسب جلوى صحنه هواشناسى قرار بگیرند. صحنه Static نیست؛ ممکن است در همین حین که دستورات BIFS از طرف Server مى‏رسند، صدا و تصویر گوینده اخبار در صفحه جابه جا شوند.
امکانات جذاب:
ویدئو، صوت و Interaction در قلب استاندارد MPEG-4 هستند. اداره چنین پیچیدگى روى Decoder مى‏تواند کار سختى باشد. MPEG-4 یک سیستم برنامه‏نویسى مبتنى بر Java به نام MPEG-j تعبیه کرده تا Media Playerهاى MPEG-4 را منعطف‏تر کند. یک برنامه MPEG-jمانند رشته (Stream) هاى مستمر به Decoder فرستاده مى‏شود. پس از این انتقال، مى‏توان برنامه را براى دستکارى عناصر صحنه و یا بهینه‏کردن Interactivity به کاربرد. برنامه مى‏تواند گزارشهایى از قابلیتهاى Decoder و منابع تغییر سیستمى تهیه کند و طبق آن در فرستادن رشته‏هاى مناسب به Encode کمک کند.
امروزه مدیریت حقوق - ویژگیها (Property-rights) یکى از موارد مهم در دنیاى دیجیتال است. MPEG-4 رشته‏ها را توسط اعداد منحصربه فردى برچسب مى‏زند که این اعداد هم متعلق به Property Holderها هستند؛ پس مدیریت حقوق - دیجیتال امن هم ممکن است. اطلاعات حقوق همزمان با Metadataهاى دیگر رشته ذخیره مى‏شود ( Meta data اطلاعات مشخصه و دیگر داده‏هاى تشریحى است)، نتیجه این مى‏شود که دیگر لازم نیست براى تشخیص Owner یک رشته، کل رشته از Server گرفته شود. MPEG-4 یک مدل مشخص براى مدیریت حقوقها تعریف نمى‏کند، اما در عوض رابطى تعبیه مى‏کند که به Owner محتویات اجازه ایجاد یک راه‏حل مدیریتى براى نیازهاى خاص مى‏دهد.
Profileها:
MPEG-4 استانداردى بسیار جامع و فراگیر است. تاکنون هیچ نوع Media Player بوجود نیامده که تمام امکانات آنرا پیاده‏سازى کرده باشد. مثلاً یک تلفن همراه به صداى پنج کاناله نیاز ندارد یا گرافیکهایى را که به Render کردن نیاز داشته باشد پشتیبانى نمى‏کند. بنابراین این استاندارد تعدادى پروفایل تعریف مى‏کند که این پروفایلها حاوى ویژگیهایى هستند که محدوده قابلیتهاى یک Decoder را تعیین مى‏کنند. یک پروفایل مى‏تواند به چند Level تقسیم شود. وظیفه هر Level محدودکردن پیچیدگى محاسباتى است که Decoder باید درون پروفایل آنرا کنترل و اداره کند.
پروفایلها زیرمجموعه‏هایى از مجموعه ابزارهاى MPEG-4 را مشخص مى‏کند. پروفایلهاى موجود عبارتند از پروفایل بصرى، صوتى، گرافیکى، گراف صحنه‏اى و توصیف‏کننده شى‏ء. به عنوان نمونه، اساسى‏ترین پروفایل بصرى براى تصاویر ویدئویى طبیعى، پروفایل Simple است. این پروفایل، ویدئوى مستطیلى شکل خطاناپذیر براى دستگاههاى کند و باپردازنده ضعیف (مثل تلفن همراه) در اختیار مى‏گذارد. سه سطح این پروفایل، حداکثر Bit Rate و دیگر جنبه‏هاى رشته‏هاى ویدئویى را مشخص مى‏کند تا بتواند منابع Decoder را درخواست کند. پروفایلها در قسمتى از روشهاى وراثتى سازماندهى شده‏اند تا پروفایل بعدى در زنجیره کلاً با محتویات طراحى شده براى دستگاهى با قابلیتهاى کمتر، سازگار باشد.
پروفایلها و Levelها به طراحان اجازه مى‏دهند پیاده‏سازى MPEG-4 خود را سازگار سازند. یعنى یک Audio Player محصول یک شرکت خاص که از پروفایل صوتى Scalable در سطح 3 پشتیبانى مى‏کند با یک Player از شرکت دیگر که ویژگیهاى پروفایل و Level آن مشابه اولى است، سازگار خواهد بود. سازگار بودن اعمال و توابع پیاده سازیهاى MPEG-4 به توافق کمپانیهاى مختلف بستگى دارد.
MPEG-4 تنها یک Vaporware نیست:
MPEG-4 چیزى فراتر از این گفته‏ها و ناگفته‏ها است. تعدادى از محصولاتى که از این تکنولوژى استفاده مى‏کنند در بازار یافت مى‏شوند و محصولات قویترى هم در راهند.
بعضى از کمپانیها هم بیکار ننشسته و از این تکنولوژى سوء استفاده مى‏کنند. مثلاً Napster ویدئوهایى را که به طریق غیرقانونى روى سایت خود پخش مى‏کند، توسط تکنولوژى MPEG-4 فشرده کرده است.
DivXNetworks یک Codec با تکنولوژى MPEG-4 به نام DivX طراحى کرده که قفل نرم‏افزارى DVD را (که با MPEG-2 فشرده شده) مى‏شکند و DVD را فشرده‏تر مى‏کند. DivXNetworks با بهبودبخشیدن به مدیریت حقوق - دیجیتال و همکارى نزدیک با کمپانیهاى پیشرو در زمینه MPEG-4 پیشرفت قابل توجهى در Mainstreamها داشته است.
Codec رایگان DivX5.0 و مجموعه 30 دلارى DivX Pro براى مشتاقان ویدئوى دیجیتال به عنوان ابزارهاى کلیدى هستند.
DivXNetworks با همکارى Sigma Designs یک کارت PCI با خروجى کد شده توسط DivX به نام REALmagic xCArd طراحى کرده و ساخته‏اند.
xCard و نرم‏افزار همراه آن قابلیت کار با ساختارهاى ویدئویى DVD، VCD، MPEG-1 و MPEG-2 و MPEG-4 را دارد. این کارت مجهز به خروجیهاى Composite و S-Video براى اتصال به تلویزیون است و یک کنترل از راه دور هم به همراه دارد.این کارت خروجیهایى هم براى صدا دارد و از صداهاى Dolby Digital Surroundپشتیبانى مى‏کند. اگر کامپیوتر و تلویزیون شما نزدیک یکدیگر قرار دارد با اتصال این دو به یکدیگر توسط xCardمى‏توانید یک سیستم سرگرم کننده قوى در منزل خود داشته باشید.
قول MPEG-4 در مورد این موضوع که چند رسانه‏اى‏ها را روى سیستمهاى دستى و تلفنهاى همراه منتقل خواهد کرد، توسط کمک پردازنده تصویرى IMAGEON001 محصول ATI به واقعیت پیوست. این تراشه در یک Package کوچک و کم مصرف براى استفاده روى سیستمهاى سیار، امکانات گرافیکى پیشرفته‏اى ارائه کرده که شامل وضوح تصویرى و عمق رنگ بالاتر، بافرکردن فریمها و شتابدهنده سخت‏افزارى جهت انجام Decompression مى‏باشد.
Panasonic هم در لباس الکترونیکى (E-wear) مدل SV-AV01 که یک MP3 Player با قابلیت ضبط و پخش است، ویدئوهاى MPEG-4 با ظرفیت پایین را نیز اجرا مى‏کند.
جاده‏اى در پیش راه؛ عریض و با کمى دست‏انداز:
MPEG-4 آمده تا نقش گسترده‏اى در دنیاى چندرسانه‏اى‏ها و پخش آنها روى Platformهاى گوناگون بازى کند. این تکنولوژى همانند دیگر تکنولوژیهاى MPEG یک Open Standard است؛ یعنى هر کسى مى‏تواند از آن استفاده کند. به هر حال MPEG LA یکى از شرکتهاى قانونى اما مستقل از MPEG طرحى ارائه داده که طبق آن هزینه‏اى به عنوان MPEG-4 Licensing Fee دریافت شود: یک شارژ دقیقه به دقیقه براى دریافت رشته‏هاى MPEG-4. حامیان MPEG-4 مثل Apple (که قابلیتهاى MPEG-4 را در نرم‏افزار QuickTime تعبیه کرده) در کار دشوارى با یکدیگر همگام مى‏شوند.
این تکنولوژى مبتنى بر Open Standard براى کاربران خانگى خیلى جذاب است، چون اگر یک کمپانى محصول راضى کننده‏اى ارائه ندهد رقباى دیگرش محصولى بهتر به بازار مى‏فرستند.
این آزادى انتخاب کاربران رقابتى سالم بین توسعه‏دهندگان بوجود آورده و باعث شده هر روز محصولی بهتر از قبلی وارد بازار شود ( البته نه همیشه )

دست از پا خطا نکنید

Talking   

نرم افزار child control همانطور که از نامش مشخص است برای کنترل فرزندان توسط والدین است .
این نرم افزار به شما این امکان را می دهد تا رایانه را دقیقا مطابق نیازها و خواسته های خودتان در اختیار فرزندانتان قرار دهید و از انجام فعالیت های اضافی توسط انها جلوگیری کنید .
با استفاده از این نرم افزار می توانید گزارش کاملی از نحوه مدت زمان استفاده فرزندانتان از بخش های
مختلف ویندوز و کار با انها را در اختیار داشته باشید همچنین می توانید بازده زمانی خاصی را برای استفاده از رایانه تعریف کنید تا فرزندانتان نتوانند بیش از مدت زمانی که از سوی شما تعیین شده است با رایانه کار کنند .
فایده این نرم افزار چیست ؟
از نظر شما چه مدت در روز استفاده از اینترنت یا رایانه مجاز است ؟
هر هفته یا هر ماه چطور ؟زمان هایی وجود دارد که شما می خواهید دسترسی به رایانه را ممنوع کنید ؟
بازی های وجود دارند که از نظر شما فقط در زمان هی خاصی می باید اجرا شوند؟می خواهید نرم افزارهای اموزشی خارج از قوانین تعیین شده توسط شما در ساعت های غیر مجاز استفاده از رایانه نیز بکار گرفته شوند ؟
ایا می خواهید دسترسی به سایت های را برای فرزندانتان ممنوع کنید ؟(مانند سایت های غیر اخلاقی پیغام رسان ها و انجمن های دوست یابی )
دوست دارید برخی پوشه های موجود در رایانه را از دید دیگران مخفی کنید ؟اگر فکر می کنید پاسخی که برای موارد فوق وجود دارد به نیاز های شما نیز جواب می دهد پاسخی که برای تمامی انها به شما می دهیم استفاده از نرم افزار child control است .
کنترل کاربران
با استفاده از این نرم افزار می توانید دسترسی و اجرای نرم افزار های خاص با عناوین اسامی خاصی را منع کنید (مانند فایل های نصب برنامه ها بازی ها پیغام رسان ها و..) همچنین این امکان را دارید تا مانع از دسترسی به سایت های غیر مجاز شوید ویا بجز سایت های که از طرف خود شما مشخص شده اند مانع از دسترسی به تمامی سایت های اینترنتی شوید .
کنترل و یندوز
با استفاده از ابزارهای امنیتی موجود در این برنامه می توانید دسترسی به بیش از 120 بخش از ویندوزی مانند کنترل پنل دسکتاپ رجیستری و...را تحت کنترل خود داشته باشید پنهان کردن برنامه ها در منوی استارت ممانعت از دانلود نرم افزار ها با استفاده از مرورگر ها از دیگر قابلیت هایی است که در اختیار شما قرار می گیرد این قابلیت ها بیشتر مخصوص اموزگاران و مدیرانی است که می خواهند دانش اموزان و یا کارمندان انها نتوانند تغییراتی در تنظیمات ویندوز ایجاد کنند.
دیگر قابلیت ها
1_مشخص نمودن افراد مجاز به استفاده از رایانه
2_مشخص نمودن مدت زمان مجاز برای استفاده از رایانه در طول روز .ماه و سال
3_مشخص نمودن مدت زمان مجاز برای استفاده از اینترنت با تعیین محدودیت های مورد نظر
4_ارسال گزارشات عملکرد و فعالیت های صورت گرفته توسط رایانه به ایمیل شما
5_دارای امکان تنظیم کردن خودکار جزییات برای افرادی با درجه کاربری متفاوت
6_اجرا در اکثر سیستم عامل ها ویندوز 95 تا (xp)
7_نمایش مدت زمان کارکرد مدت زمان باقیمانده و مدت زمان مجاز برای استفاده توسط کاربر
چناچه به استفاده از این نرم افزار علاقه دارید می توانید نسخه ای از ان را از لینک زیر دانلود کنین
از اینجا دانلود کنین
__________________

Direct X چیست؟

پیش فرض 

ویندوز ایکس پی Direct X8.1 یا ورژنهای بالاتر آن را ساپورت می کند که قابلیتهای صوتی و تصویری کامپیوتر را افزایش می دهد. Direct X دسترسی به قابلیتهای دستگاه هایی مانند مانیتور و کارت صدا را برای نرم افزار ها فراهم می کند تا از قابلیتهای سه بعدی تصویر و صدای فراگیر و جلوه های صوتی آنها استفاده شود.بقیه در ادامه ی متن...




Direct X نرم افزار ها را قادر می سازد تا از قابلیتهای سخت افزار کامپیوتر شما اطلاع پیدا کرده و پارامترهای لازم را با آنها مطابقت دهد. این خاصیت به برنامه های صوتی و تصویری این قدرت را می دهد تا روی هر کامپیوتری که ویندوز نصب شده و سخت افزار آن سازگار با Direct X باشد فایل های صوتی و تصویری را با بیشترین کارایی و کیفیت ممکن به اجرا بگذارد.

Direct X یک سری از برنامه های سطح پایین است که Application Programming Interfaces یا (APIs) را در خود دارد و دسترسی به ویژگیهای با کارایی بالای سخت افزار مانند چیپ های شتاب دهنده گرافیکی سه بعدی و کارتهای صدا را امکان پذیر می سازد. این APIs ها شامل شتاب دهنده های گرافیک دو بعدی و فابلیت پشتیبانی از وسایل ورودی مانند موس، جوی استیک و کی بورد و کنترل میکس صدا و صدای خروجی هم هست. توابع سطح پایین بوسیله این مولفه ها پشتیبانی می شوند که Direct X را می سازند:

Microsoft Direct 3D
Microsoft Direct Sound
Microsoft Direct Music
Microsoft Direct Input
Microsoft Direct Play
Microsoft Direct Show

آنچه از گوگل نمی دانید

Arrow 

هموطن:علی - پشت صحنه گوگل ، شما را با واقعیت های غیر فنی دنیای دیجیتال آگاه می کند. در این گزارش ، به بررسی اجمالی سیستم های کارمند یابی جالب گوگل به همراه شیوه های کسب و کار در گوگل می پردازیم . امیداست وب مسترهای جوان ایرانی ، تجربه های تئوری خوبی را با مطالعه موفقیت های بزرگان وب ، کسب کنند.

1_) سیستم های کارمندیابی Google>
کارمندیابی یکی از مهم ترین مسائل در ضریب اثر بخشی فعالیت فعالان صنعت دیجیتال در دهه اخیر شمرده می شود. هیچ شرکت موفقی بدون دستیابی به کارمندان موثر و موفق ، گوی سبقت را از رقبا نگرفته است .
مسئله کارمندیابی به همین دلیل ، از مهم ترین فاکتورهای توسعه کسب و کار و از ظریف ترین شاخص های اثربخشی رهبری در سازمان دیجیتالی گوگل به شمار می رود.

همان طور که در متون مدیریتی می خوانیم :
کارمند یابی فرایندی است که توسط ان ، افرادی که به نظر می رسند ، توانایی بالقوه ای برای عضویت در سازمان و انجام دادن وظایف محول دارند ، شناسایی می گردند و موجبات جذب ان ها توسط سازمان فراهم می شود.
کارمندیابی فرایند واسطه ای است . یعنی متقاضی شغل و کارفرمایان ، برای نخستین بار با یکدیگر روبرو می شوند تا طی فرایند (انتخاب – گزینش ) توانایی واقعی ان ها برای احراز شغل در سازمان تعیین گردد. کارمندیابی باید به گونه ای باشد که تعداد زیادی از داوطلبان واجد شرایط ، متقاضی شغل شوند. فرآیند کارمندیابی در گوگل ، فرآیندی بر اساس رفتارهای سیستم های باز است . سیستم های باز ، سیستم هایی هستند که خروجی آن ها ، ورودی عنصر دیگری است و می توان برای آن مرز در نظر گرفت. یعنی با انتخاب کارمند در یک سیستم باز ، می توان انتظار داشت که با انتخاب صحیح ، قابلیت تصحیح ، ترمیم و غنی سازی گروه های شغلی دیگر نیز با انتخاب درست یک کارمند ، تامین می شود. کارمندیابی موثر ، سینرژی گوگل را به طور فزاینده ای افزایش داده است و این افزایش ، عاملی مهم در موفقیت این شرکت در یک دهه اخیر قلمداد می شود. به جز برخی از اعلان های شغلی مستقیم که گوگل برای پر کردن ظرفیت های شغلی خود در سایت ارائه می دهد ، برخی از روش های کارمندیابی رهبران گوگل با سایر رقبای ان ها در صنعت دیجیتال متفاوت است . مثلا ، سالانه مسابقه ای را تحت عنوام مسابقه code jam ترتیب می دهند و از علاقمندان به برنامه نویسی و طراحی زیر ساخت های دیجیتالی از سراسر جهان درخواست می کنند تا در مورد برخی از مسائل مطرح شده ، پاسخ هایی را کسب کنند و برای گوگل ارسال کنند. پاسخ ها در فرآیندی پردازش و در نهایت ، جایزه 20 هزار دلاری سالانه گوگل ، به برنده این مجموعه پرسش ها ، اعطا می شود. برنده یا برندگان این جایزه ، مستقیما به استخدام گوگل پذیرفته می شوند. راه جالب دیگری که این شرکت به ان اخیرا روی آورده است ، تقریبا به همین شکل قبلی است . آن ها پرسش هایی را در اینترنت مطرح می کنند که علاقمندان می بایست برای طی کردن روند استخدامی خود ، پاسخ هایی را برای آن ها پیدا کنند. سپس ، گروه های پاسخ دهنده صحیح ، دعوت می شوند تا در یک امتحانی مثل امتحان GMAT یا هوش تحصیلی ، شرکت کنند. افراد موفق در این آزمون ها که معمولا الکترونیکی نیز برگزار می شود ، به دفاتر نمایندگی گوگل در کشورهای مختلف دعوت می شوند و توسطمدیران منابع انسانی گوگل ، مصاحبه می شوند.
پذیرفته شدگان در این مصاحبه ، کارمندان آینده گوگل به شمار می روند. معمولا نخبه ترین افراد جوامع در این مصاحبه های پذیرفته و در در این فرآیند پیچیده ، قبول می شوند. اگر شما متقاضی شغل مدیریت امور نرم افزاری در فلان دفتر گوگل باشید ، باید یک فرد محقق ، خلاق و نوآور باشید تا بتوانید به پرسش های ریاضی و روان شناسی و کامپیوتری مطرح شده گوگل ، پاسخ دهید. البته برای بزرگان صنعت دیجیتال ، ارزش یک مهندس متوسطی که بتواند خوب فکر کند و اهتمام به خلاقیت داشته باشد ، بسیار بیش تر از یک استاد برنامه نویسی تک بعدی است ! بیل گیتس ، یک بار نفر اول دوره فوق لیسانس کامیپوتر دانشگاه هاروارد آمریکا را که یک نابغه در حل مسائل رایانه ای و ریاضی بود ، فقط به خاطر آن که او نتوانست به پرسش : تعداد پمپ بنزین های ایالات متحده آمریکا چقدر است ؟
پاسخ دهد را در گزینش استخدامی رد کرد!! چرا که این نابغه در هنگام پاسخ دهی به این سوال ، قبل از این که به جواب نمی دانم بسنده کند ، باید کمی تحلیل ذهنی داشته باشد و برای مسائل فوری و غیر قابل پیش بینی ، در فکر راه حل و یافتن عواملی موثر در یافت پاسخ باشد . چنین افرادی را سازمان های دیجیتالی بزرگ نیازمند هستند. چرا که همیشه کارمندان مستعد ، باید منتظر مسائل غیر قابل پیش بینی در فرآیندهای کاری باشند که پاسخ دهی سریع و با حداقل هزینه ، برای سازمان ها مهم است . رویکرد سازمان های جدید به استخدام چنین منابع انسانی باهوش و علاقمند و خلاق ، روز به روز در حال افزایش است . شاید عدم رویکرد استخدام رسمی 30 ساله ، یکی از دلایل رویکرد جدید شرکت ها به در اختیار داشتن نیروهای خبره است و نه نیروهایی که به روش ثابتی عادت کرده اند و ارزش افزوده سازمان را کاهش می دهند. البته بنیادهای حمایت از کارگر ، این برداشت را که منجر به استخدام های موقت و فرصت سازی کامل به نفع کارفرما و به ضرر کارگران می شود را محکوم می کنند. اما به هر حال ، باید برای ارتقای خلاقیت در سازمان ها ، چند منظوره فکر و عمل کرد.
رهبری گوگل ، فرآیند کارمندیابی را مقوله ای حساس می داند و در استخدام افراد در سطوح مختلف سازمانی ، متغیرهای زیادی را در خرده سیستم های استخدامی خود لحاظ می کند. چرا که کارمندهای شرکت می بایست براساس ماموریت شرکت ، در گروه ها و تیم های غیر متمرکز فعالیت کرده و از این رو ، در قالب مدیریت ماتریسی پروژه های شرکت بیش ترین کارایی را از خود بروز دهند. روند پاداش دهی به کارمندان موفق هم ، بر خلاف سازمان های سنتی که بیش تر بر اساس مرخصی ساعتی – روزانه یا پاداش های نقدی اندک است ، با پاداش های سهامی یا ارتقای جایگاه شغلی و استفاده از بن های کارگزی چند منظوره و متنوع ، مبتنی شده است . شمار زیادی از کارمندان گوگل پس از ورود گوگل به بازار بورس آمریکا ، به ثروت های زیادی دست یافتند . اگر قرار بود پاداش ان ها ، عوامل سنتی در سازمان های امروزی بیش تر باشد ، چنین درآمدی برای ان ها فقط در خیالات می توانست سیر کند . جنبه عملی به خود نمی گرفت. توجه به سیستم های کارمندیابی گوگل در رهبری سازمان دیجیتالی گوگل ، مقوله مهمی است که فعالان صنعت دیجیتال در کشور و حتی سازمان های سنتی که هنوز تجربه ورود به این عرصه را درک نکرده اند ، بهتر است بخشی از فرآیند استخدامی خود را از این راه ، دریافت کنند. به هر حال ، همیشه بهترین انتخاب ، از طریق آزمون های علمی و تخصصی چند ساعتی حاصل نمی شود. بقای سازمان ها دردنیای کسب و کار پرشتاب و متغیر امروزی ، کارکنانی با خصیصه های تعریف شده جدید را طلب می کند که باید به آن اهمیت داد.
گونه دیگری از این سیستم کارمندیابی نیز بر اساس مسابقات سالانه کد جم گوگل است .برنامه‌ریزان حاضر در این مسابقات باید تلاش کنند مشکلات نرم‌افزار ‌آنلاین را زودتر از یکدیگر حل کنند. تعداد 100 نابغه‌ نهایی انتخاب شده در این مسابقات با هزینه‌ گوگل به نیویورک عازم خواهند شد تا در مسابقات قهرمانی code jam در ماه اکتبر هر سال شرکت کنند؛ این مسابقات فرصتی بسیار مناسب برای سریع‌ترین و مستعدترین متخصصان رایانه در جهان است تا در سطحی بین‌المللی با یکدیگر رقابت کنند.
فینالیست‌های این مسابقات به ترتیب رده‌بندی 155 هزار تا 10 هزار دلار جایزه دریافت خواهند کرد؛ ثبت‌نام برای این مسابقات تا شروع دور انتخابی یعنی پنجم سپتامبر ادامه خواهد داشت.
در چند سال اخیر ، بیش از 14 هزار نفر از 22 کشور در مسابقات code jam گوگل شرکت کرده اند که شماری از این نوابع ، به غول موتورهای جست و جوی وب ، دعوت به کار می شوند. این وضعیت ، بهترین راه کارمندیابی برای جذب افراد نخبه و خلاق و با انگیزه برای شرکتی مانند گوگل است .

2_) پشت صحنه گوگل
قطعا ، پشت صحنه سناریوهایی که مغزهای گوگل از اوایل دهه نود میلادی تا کنون بر پایه آن ها ، جهان دیجیتال را به تسخیر خود در آورده اند ، به اندازه آگاهی از رفتار سازمانی این شرکت در خلق محصولات دیجیتالی ، جذاب و خواندنی خواهد بود.

2- ه – الف) این ها ، عاشق ریاضیات هستند!
رانندگانی که به ریاضیات خود مطمئن بودند و در ترافیک همیشگی بزرگراه شماره 101 که به «سیلیکون ولی» منتهی می‌شود، گیر می‌کردند، می‌توانستند وقت خود را با تامل در بیلبوردی که روی آن یک مسئله ریاضی نوشته شده بود، بگذرانند.
کسانی که می‌توانستند عدد مورد‌نظر سؤال‌کننده را دریابند، در واقع مبنای یک الگوریتم طبیعی را می‌یافتند. تعداد کسانی که روی این معما کار کردند و از عهده حل آن برآمدند، به وب‌‌سایتی رهنمون شدند تا مسئله‌ای دیگر را حل کنند و پس از حل این معما هم، صفحه‌ای دیگر به روی آن‌ها گشوده می‌شد که از آن‌ها می‌خواست تا مشخصات و سوابق کاری خود را ارسال کنند. اگر بیلبوردی می‌توانست روح یک شرکت را به تصویر بکشد، همین بیلبورد بود، زیرا آگهی‌دهنده ناشناس شرکت گوگل بود که محصول اصلی و مهم آن محبوب‌ترین موتور جست‌و‌جوی اینترنتی در جهان است. با این شوخی جسورانه، با اشتغالات ذهنی ریاضی، سادگی و این اعتقاد مبتکرانه که گوگل منزلگاه نوابغ است، بیلبورد از شرکتی سخن می‌گفت که فکر می‌کند جایگاه درست و به‌حقی را به‌عنوان رهبر و پیشروی صنعت فناوری به‌دست آورده است، موقعیتی که در 15 سال گذشته، مایکروسافت اشغال کرده بود. لحن بیلبورد گوگلی بود، چیزی که کارفرماهای گوگل علاقه دارند، بگویند.
سخنگوی شرکت می‌گوید که این صفت «گوگلی»، جهان وطنی، تواضع، تفاوت و تشخیص متعادلی را به ذهن متبادر می‌کند. نمایشی مناسب و زیبا از گوگلی بودن «googly–ness» که در سخنرانی‌های امسال در لاس‌وگاس اجرا شد درحالی ‌که روسای دیگر شرکت‌های فناوری به جایگاه سخنرانی در میان هیاهوی موسیقی راک و رقص نور وارد می‌شوند، گوگل کنسرت براندنبورگ شماره سه از باخ را پخش کرد، تا روسای شرکت به جایگاه وارد شوند. بیلبورد از این جهت گوگلی بوده، یعنی مانند صفحه اصلی گوگل، به‌لحاظ بصری به‌طور کامل ساده بود چنان‌‌که مراجعه‌کنندگان را درباره محتوای پیچیده آن به اشتباه می‌اندازد، یا اینکه، برای بیگانگان "گوگلی‌ بودن"، به معنای آرزویی جسورانه و یک ماموریت است که شما را به پیشرفت جهان و یکی دانستن جهل با فضیلت فرا می‌خواند، عارضه اصلی این طرز فکر که در بیلبورد نشان داده شده است، بزرگ دانستن ریاضیات است. گوگل پیوسته درحال طرح جناس‌های عددی و معماهای ریاضی است. وقتی آن‌ها در سال 2004 اسناد مربوط بازار سهام را پر می‌کردند، گفتند که آن‌ها می‌خواهند 828/281/718/2 دلار سود به‌دست بیاورند که برابر با e میلیارد دلار است.
علاقه به ریاضیات در گوگل، شاید از علاقه موسسان آن سرگئی برلین و لری پیج ناشی می‌شود. برلین که در روسیه متولد شده است پسر استاد آمار است و مادرش هم برای ناسا کار می‌کند و والدین لری پیج هر دو معلم رایانه هستند. راز موفقیت گوگل که آن را محبوب‌ترین موتور جست‌وجو در جهان ساخته است، درک این موضوع است که بی‌نظمی در اینترنت یک نظم ضمنی ریاضی دارد. لری پیج و سرگئی برلین با شمارش، تنظیم و ارزیابی ساختارهای ارتباطی توانستند نتایج جست‌وجو را به هم مربوط و نزدیک کنند، کاری که هیچ موتور جست‌وجوی دیگری نتوانسته بود انجام دهد.
تاکنون آن‌ها این برتری را حفظ کرده‌اند. دانیل سولیوان، دبیر خبرنامه صنعتی آنلاین، گوگل را در صدر بهترین موتورهای جست‌وجو قرار داده است، پس از گوگل، یاهو (yahoo)، اسک (ASK) و MSN مایکروسافت در رتبه‌های دوم تا چهارم قرار دارند. تعداد بازدیدکننده‌های گوگل به‌طور نسبی هر ماه نسبت به سال گذشته در همان ماه افزایش پیدا می‌کنند. به استثنای AOL که از ورودی اینترنتی مانند فناوری جست‌وجوی گوگل استفاده می‌کند، در ماه مارس گوگل میزبان نیمی از کل جست‌وجوگران اینترنتی بوده است، سهم گوگل به استثنای AOL از کل جست‌وجوگران 43 درصد بود.
مهارت و توانایی ریاضی دلیل نیمی از موفقیت‌های گوگل است: توانایی تبدیل همه جست‌وجوها به پول. برعکس شرکت‌های نرم‌افزاری مانند مایکروسافت که بخش اعظم درآمد آن از محل لیسانس است، گوگل در وهله اول یک بنگاه تبلیغاتی محسوب می‌شود. او آگهی‌های تبلیغاتی معمولی نمی‌فروشد. بلکه گوگل یک ژانر تبلیغاتی جدید و کارا به‌نام "پرداخت به ازای هر کلیک" ابداع کرده است. گوگل یک متن کوچک تبلیغاتی روی صفحات نتایج جست‌وجو قرار داده است، اما آگهی‌دهندگان فقط زمانی پول برای آن پرداخت می‌کنند که بازدیدکنندگان و کاربران اینترنتی به‌طور حتم روی آن متن کلیک کرده باشند و وارد آدرس آن‌ها شده باشند. این سیستم روی صفحات نتایج جست‌وجو تا به‌حال خوب کار کرده و نیمی از درآمد گوگل را تامین کرده است، زیرا کلمات اصلی کاربران به گوگل اجازه می‌دهد تا آگهی‌های مناسب و مربوط به آن را روی صفحه قرار دهد. اما در عین حال این سیستم روی دیگر صفحات وب مانند بلاگ‌ها و مقالات روزنامه‌ هم که به‌عنوان بخشی از شبکه گوگل امضا می‌شوند، جواب داده است.

2- ه – ب) آن ها این گونه رشد کردند
Keith H. Hammonds در مارچ 2003 در نشریه Fast ، 5 اصل مهم در پشت صحنه فعالیت های گوگل را در ارتقای کسب و کار در دنیای دیجیتال ، با عنوان " آن ها ، این گونه رشد کردند " ، این چنین معرفی می کند:

1. قانون شماره یک: به کاربران بستگی دارد
در گوگل قانون مهمی وجود دارد، اگر ایده‌ای در سر داری که باعث بهبود نتیجه کار کاربران می‌شود، به ایده‌ات جامه عمل بپوشان.به استناد برخی برآوردها، گوگل میزبان سه چهارم جستجوهای وب است. اما از آنجا که کامل نیست، تسلطش به اندازه کافی حوب نیست.
به همین دلیل گوگل باید تفسیر درستی از جستجوی کاربران ترک و فنلاندی خود داشته باشد، زبانهایی که عبارات جستجویشان بیشتر به جملات شبیه است، و یا در زبان ژاپنی که بین کلمات هیچ فاصله ای وجود ندارد. گوگل نه تنها باید معنی تک تک کلمات جستجو شده را درک کند، که ارتباط بین این کلمات با دیگر کلمات و ویژگی آن کلمات را به عنوان یک شیئ در صفحات وب نیز باید برای گوگل روشن شود. برای نمونه صفحاتی که عبارت جستجو را به صورت پررنگ (bold) یا در گوشه بالا سمت راست نشان می‌دهند در لیست نتابج گوگل بالاتر از صفحاتی قرار خواهند گرفت که به آن اندازه ، کلمه کلیدی را نمایان نکرده است.
گوگل هنوز یک محصول دارد و آن موتور جستجویش است . افراد برای جستجو در وب به گوگل سر می زنند، و هدف اصلی از صفحات اینترنتی این پایگاه ان است که مطمئن شود که کاربرانش از جستجو دور نیافتاده اند. گوگل آنچه را که مردم مایل نیستند ، به آن ها نشان نمی دهد، چون در دراز مدت باعث شکست تجاری آن ها خواهد شد.
گوگل خود را به شیوه سنتی در معرض فروش قرار نمی دهد. در عوض، گوگل مشاهده می کند و می شنود. گوگل ارقام ترافیک جستجوها را مشاهده می کند و ایمیل های رسیده را می خواند. در واقع، ده کارمند تمام وقت در گوگل مشغول خواندن ایمیل های رسیده از طرف کاربران هستند، و آنها را به کارکنان مناسبی از گوگل ارجاع می دهند یا خود ، به آن ها پاسخ می دهد. مونیکا هنزینگر، مدیر بخش تحقیقات گوگل می گوید: "تقریبا همه به بازخوردهای مخاطبان دسترسی دارند. ما همه می دانیم که بخش های مشکل سازکه کاربران از آنها گلابه دارند کدامند.
نتیجه این که ، گوگل از چنین ادراک منحصر به فردی که از مخاطبان خود دارد خرسند است و نیز از صداقت و مخصوص خود. گوگل کار برجسته ای را مدیریت کرده است : خوش آمدن به مزاق کاربران حرفه ای خوگرفته به اینترنت ، بدون آنکه گوگل کاربران مبتدی را از دست بدهد. گوگل حتی به رفتار کاری کاربرانی که عباراتی چون " amazon.com" را برای دسترسی به سایت Amazon.com جستجو می کنند ، دوست دارد و به کار آن ها کنجکاو است . چون ، همه چیز به کار کاربران گوگل ، بستگی دارد.
گوگل می داند که چگونه کاری کند تا کاربران حرفه ای احساس خوبی داشته باشند". گوگل این کار را از ابتدای فعالیتش انجام داده است، هنگامی که لری و سرگئی ، تکنولوژی گوگل را عرضه کردند. آنها از کاربران حرفه ای دعوت به عمل آوردند و به آنها احساسی بخشیدند که گویی در جای مخصوصی هستند.

2. قانون شماره دو: دنیا آزمایشگاه تحقیقاتی شماست
تفکر کار آزمایشگاهی در گوگل ، به یک فرهنگ تمام عیار تبدیل شده و این فرهنگ ، خود راز موفقیت های گوگل را به همراه داشته است. پروژه های آزمایشگاهی در قالب تیم های کوچک با پشتیبان های قوی ، بهترین مسیر بالندگی را برای این شرکت به همراه داشته است . شعار " دنیا آزمایشگاه تحقیقاتی شما است" ، نشان می دهد که رهبران گوگل ، سناریویی جهانی و واحدی برای استفاده از پتانسیل مادی و معنوی کشورهای مختلف جهان برای پیش برد طرح های آزمایشگاهی ، دارند .

3. قانون شماره سه: شکست پل پیروزی است و شکست بزرگ، پیروزی چشمگیر را به دنبال دارد
لابراتوآرها بازتابی از یک عادت اشتراکی بین گوگل و کاربرانش است که اجازه می دهند تا یک محصول ، قبل از عرضه نهایی ، به تست جهانی گذاشته شود. این فرهنگ ، در بسیاری از شرکت های موفق دنیای دیجیتال ، مانند یاهو و مایکروسافت نیز دیده می شود. با این رهیافت ، مردم متوجه می شوند که هر چیزی که گوگل برای مشاهده می گذارد ، موفق نیست. با این سناریو ، کاربران متوجه می شوند که همیشه ، در بخشی از روند کاری مطالعاتی و تحقیقاتی گوگل ، برای آن ها سکانس هایی ! ، در نظر گرفته شده است . آنها آزادند تا به گوگل اطلاع دهند که چه چیزی عالی است، چه چیزی نه، و چه چیزی ممکن است که یهتر کار کند.
اکثر قریب به اتفاق سرویس های گوگل ، یک نشانی پست الکترونیک را برای ارتباط فوری مخاطبان سرویس مورد نظر ، با مسئولان تیم توسعه دهنده بخش مربوطه ، ارائه و در دسترس کاربران قرار داده است .
در تجارت جستجو، شکست اجتناب ناپذیر است. و این شکست در محدوده ای است. یک جستجوگر وب، حتی مثل گوگل، همیشه آنچه را که شما به دنبالش هستید را عرضه نمی کند. این نقص است، و این نقص ، هم اجازه می دهد و هم مستلزم شکست است. و شکست پل پیروزی است.
اما شکست های خوب، بهتر هم هستند. شکست های خوب دو ویژگی دارند.
اولا شما می دانید که چرا شکست خورده اید، و شما چیزی دارید تا در پروژه ی بعدی تان به کار ببندید." وقتی گوگل آزمایش کرد که تصویر کوچکی از صفحه وب را در کنار نتایج جستجو نمایش دهد، تاثیر این تصاویر بر زمان بارگذاری صفحات مشاهده شد. به همین دلیل است که در کل، گوگل حاوی تصاویر کمی است و حتی از تبلیغات تصویری در آن خبری نیست.
ثانیا شکست های خوب سریع هم هستند.

4. قانون شماره چهار: افراد شاخص توانایی مدیریت خویش را دارند
گوگل بیش از هر چیز روی استخدام کردن نیروهای زبده ، وقت می گذارد. گوگل ، روزانه صدها رزومه از افرادی که مایلند در گوگل استخدام شوند، دریافت می کند. گوگل دو دسته از مهندسان را استخدام می کند، هر دوی آن دسته با هدف رسیدن به هنر شکست خوردن سریع استخدام می شوند. اولا، گوگل به دنبال افراد خطر طلب جوان است. وین روزینگ ، معاون مهندسی گوگل می گوید: ما به دنبال افراد باهوش هستیم. افراد باهوشی که کارهای خارق العاده ای خارج از کارشان انجام دهند، چیزی فراتر از مسیر تکراری. اما همچنین گوگل ستاره ها را هم اجاره می کند، افراد دارای درجه دکترا از برنامه های علمی-کامپیوتری و لابراتوآرهای تحقیقاتی. برایان دیویسن، استاد دستیار در دانشگاه لی‌های و محقق برجسته می گوید: "به طور مداوم گوگل برنامه ریزی کرده است تا استخدام کند 90 درصد از متخصصان موتورهای جستجو را در جهان". افراد دارای درجه دکترا (PhD) جزو انتخاب های گوگل هستند. آنها افرادی هستند که به اندازه کافی اطلاعات دارند برای اینکه به هدف بزنند. قبل از اینکه از موضوع دور شوند .

5. قانون شماره پنج: حضور کاربران به معنی کسب درآمد است
گوگل ، واحدی به عنوان برنامه ریزی استراتژیک ندارد. رئیس اجرایی (CEO)، اریک اشمیت حکم نکرده است که تکنولوژی های مهندسانش باید در محصولاتی که عرضه می کنند وجود داشته باشد. نوآوری در گوگل همچون تکنولوژی جستجو ، دموکراتیک است. هرچه ایده ای بیشتر باشد، کشش بیشتری داشته و از شانس بالاتری برخوردار خواهد بود.
در دسامبر 2001، کریشنا بهارات یکی از محققان گوگل یک ایمیل داخلی را بین اعضای گوگل ارسال نمود و از آنها درخواست کرد تا اولین نسخه از سرویس پویای خبری اش را مشاهده کنند.
بهارات یک موتور داخلی نوشته بود که به 20 منبع خبری هر ساعت سر می زد، و به طور اتوماتیک آخرین خبرها را در موضوعات خواسته شده ، همچون یک ویراستار سریع ، جمع آوری می نمود. در گوگل، این ایده مورد توجه فرار گرفت. مخصوصا، ماریسا مایر، یک مهندس جوان به این ایده علاقمند شد و به عنوان مدیر پروژه قرار گرفت.
مایر، بهارات را با یک تیم مهندسی مرتبط کرد. و در عرض یک ماه و نیم، گوگل در سایت خود یک نسخه تقویت شده از دموی میتنی بر متن (text-base) را ارائه داد، که حالا با نام اخبار گوگل (Google News) شناخته می شود و به 155 منبع خبری و یک موتور جستجو مجهز شده است. این سرویس خلاقانه در نشانی http://news.google.com قرار دارد. در عرض سه هفته پس از عرضه روی سایت، این سرویس 70 هزار کاربر را در روز جذب خود نمود. اکنون این سرویس گوگل ، در زمره مشهورترین سرویس های خبری آنلاین پر مخاطب اینترنت است .
یک دلیل که گوگل نوآوری های خود را در معرض عمومی قرار می دهد این است که ایرادات را به سرعت شناسایی کند. دلیل دیگر آن است که برنده ها را پیدا کند. برای بهارات و مایر، آن 70 هزار کاربر مقدمات لازم را برای ساختن بخش خبری در گوگل میسر کردند. مایر می گوید: "یک آزمایش عمومی یه شما کمک می کند که سریع تر گام بردارید، اگر این موضوع کارگر افتد، یک میل و علاقه داخلی در شما ایجاد می کند. و باعث می شود تا افراد به نقایص و مشکلات بیاندیشند."
به زودی، مایر، دسته ای از مهندسان را برای افزودن حجم اخبار رهبری کرد. آنها منابع خبری را تا 4 هزار منبع توسعه دادند و مدت زمان به روز رسانی را از یک ساعت، به روز رسانی مداوم تبدیل نمودند. آنها موتوری را برنامه نویسی کردند که به اندازه کافی قدرتمند بود تا از حجمی که 5 برابر بزرگتر بود از حجم اولیه پشتیبانی کند .
آیا بخش خبری گوگل یک محصول حقیقی است؟ نه کاملا. صفحه اصلی اش هنوز هم دارای نشان بتا (Beta) است تا زمانی خاص که گوگل تعیین می کند .
خط مشی موثر شرکت برای اختراع، برخی از استفاده کننده گان را آزار می دهد. دنی سولیوان، ویراستار مجله سرچ انجین واچ (Search Engine Watch) و مفسر با نفوذ می گوید:
"گوگل مخترعی بزرگ است. آنها به عرضه محصولات عالی خود ادامه می دهند. اما گوگل نیوز (بخش خبری گوگل) از تصمیم یک مهندس برای دسترسی به اخبار بوجود آمد. و حالا گوگل نمی داند که چطور از این محصول کسب درآمد کند."
سولیوان به نکته مهمی اشاره کرد: در برخی موارد، تمام این محصول عالی باید سودی را بدست آورد. و این یک موضوع اخلاقی مهم ،از انفجار دات‌کام بود: "پول درآوردن از چشم ها" تولید کردند به ایجاد معنی "انداختن پول درون گودال" هنگامی که مایر بحث می کند که "ترافیک به ما این فرصت را خواهد داد تا بدانیم" آیا اخبار یک موفقیت است، او این عبارت طولانی را می گوید که خالا هیئت رئیسه های بیکار که گمان می کنند که آنها اهلی کرده اند چرحه ی تجارت را.
اما در گوگل ایجاد و دنبال کردن ترافیک برای سایت، احساس خوبی در انسان ایجاد می کند. و به فرهنگ شرکت نزدیک است و این منطق عملیاتی، در نظر بگیرید که: برای 18 ماه اول، گوگل از موتور جستجوی خود حتی یک پنی هم درآمد نداشت. و تنها پس از آن بود که گوگل از یک فن‌آوری عالی به یک فن‌آوری عالی با تعداد محاطبان زیاد تبدیل شد.
گوگل قادر بود تا آن ترافیک را در راه هایی که هم مبتکرانه و هم کاملا هماهنگ به نظر بیاید ،بسته بندی کند. سرویس جستجو ، رایگان باقی می ماند. اما گوگل برای نمونه، تعداد زیادی از تبلیغات را برای کلمات کلیدی خاص فروخت. ( هیچ متعجب کننده نیست که، تبلیع سایت فست کمپانی (Fast Company)، در هنگامی که پرس و جوهای حاوی fast company جستجو می شود در کادر تبلیغاتی دیده می شود.)
تبلیغ دهنده ها تنها یک تعرفه خاص را پرداخت نمی کردند، یا حتی هزینه ای برای هر هزاربار نمایش. بلکه آنها پیشنهاد قیمت می کنند روی شرایط جستجو. هرچه بیشتر یک تبلیغ دهنده بپردازد، به همان میزان تبلیغش بیشتر نمایش داده می شود. اما اگر بر روی آگهی کلیکی زده نشد، رتبه اش در طول زمان کم می شود، بدون توجه به مقدار پیشنهاد قیمتش. اگر یک تبلیغ مصرانه نامربوط باشد، گوگل آنرا حذف می کند: کارایی برای تبلبغ دهنده ندارد، خواست کاربران را در بر ندارد و از ظرفیت های سیستم می کاهد.
این همانطوری است که در گوگل است. گوگل نیوز مخاطبان را جذب می کند در بین کارکنان آقای بهارات، پس ایجاد می کند پرش برای دامین عمومی. اگر کاربران کافی آنرا دوست داشته باشند، قدرت واقعی خواهد داشت با تبلیغ کنندگان. و ترافیک برای تبلیغ کنندگان ترافیک حتی بیشتری برای تبلیغ دهندگان ایجاد می کند.
پس بله، مایر یک استراتژی درامدی داشت. یکی از ژانویه 2002، پیش از آنکه اولین نسخه گوگل نیوز عمومی شود. او نمی گوید که این استراتژی چیست، اما اگر این بخش از سایت به اندازه کافی مخاطب جلب کند، گوگل مسلما کاری برای تبلیغاتش انجام می دهد. و احتمالا سرویس را به پورتال ها و دیگر سایت های تجاری، بفروش خواهد رساند، درست مانند کاری که با موتور جستجوی خود انجام داد. (هربار که لوگوی گوگل را در یک سایت می بینید، آن سایت حدودا 25 هزار دلار در سال برای خدمات جستجو به گوگل می پردازد.) مایر می گوید: "اما ما هیچ عجله ای نداریم. ما بر آن متمرکز شده اینم تا گوگل نیوز را یک کالای عالی کنیم. تا اینکه متوجه شویم که آیا کالا کشش دارد یا نه، هیچ عجله ای برای اجرای برنامه های درآمدی نیست." در واقع این مسئله نشان می دهد که رفتار سازمانی گوگل برای توسعه سرویس هایش ، با توابع اقتصادی مثل نرخ نهایی مصرف MRC(Marginal Rate to Consume) نیز همراه است .
مایر می گوید: "شعار ما این است، هیچ چیزی مانند موفقیت و شکست روی شبکه نیست." به عبارت دیگر، اگر کاربران برنده شوند، آنگاه گوگل برنده است. یک دموکراسی دراز مدت.
به هر حال ، یک عامل مهم در پیروزی گوگل و سناریوی پشت پرده آن ، تمایل شرکت به شکست است.

کلام اخر
پیشرفت فقط با برنامه نویسان قوی حاصل نمی شود. هاستینگ خوب و دامنه خوب و پول ، تضمین هیچ موفقیتی نیست . کارآفرینان جوان ایرانی اگر می خواهند در وب حرف هایی برای گفتن داشته باشند ، باید با مدیریت سنتی ، بازاریابی سنتی ، کسب و کار به شیوه سنتی و مسائلی از این دست به خوبی آشنا باشند. این ها ، زمینه های یک کسب و کار دیجیتالی موفق است که گوگل ، آن ها را به دنیا می آموزد. طریقه برخورد با منابع انسانی ، هدایت صحیح ان ها و استفاده از نبوغ افراد نابغه ، مختصات حرکت یک سازمان دیجیتالی موفق را تشکیل می دهد . البته همه این مسائل را نباید انتظار داشت که دانشگاه به ما بیاموزد!

تغییر عکس خوش آمد گویی ویندوز

پیش فرض

عزیزانی که دوست دارند تصویر Background قبل از بالا اومدن ویندوز و صفحه Welcome را عوض کنند، میتونند به دستورات زیر عمل کنند:

ابتدا از منوی Start گزینه Run را انتخاب کنید، سپس در پنجره باز شده کلمه مقابل را بنویسید : regedit ...

د ر پنجره باز شده یا همون Registry Editor به آدرس زیر بروید :

HKEY_USERS>.DEFAULT>Control Panel>Desktop

بعد در محیط رجیستری سمت راست پنجره، ابتدا دنبال String با نام Wallpaper بگردید، اگر نبود همانجا راست کلیک کرده و یک String بسازید و نام آن را Wallpaper بگذارید.

حالا بعد از اینکه ساختید و بعد از اینکه روی String ساخته شده دو بار کلیک کردید در Value data آدرس عکسی که دوست دارید نمایش داده بشه را تایپ کنید، ویندوز را ریستارت کنید تا نتیجه کار را ببینید.

هر وقت هم که خواستید هیچ عکسی نمایش داده نشه ، همین شیوه را طی کنید و بعد به جای آدرس عکس [None] را بنویسید و بعد OK را بزنید.

شیطنتهای مایکروسافت

پیش فرض 

اگر ویندوز شما به روز باشد می خواهیم شوخی جالبی را که مایکروسافت کرده را به شما نشان بدهیم.
یک فایل متنی جدید از نوع Text Document ویندوزی ایجاد کنید.( روی دسکتاپ کلیک راست کنید و از گزینه New عبارت Text Document را انتخاب کنید.عبارت iran win via atoms داخل این فایل بنویسید و سپس این فایل را ذخیره کنید و آن را ببندید.
فایل ذخیره شده را دوباره باز کنید.
بله بسیار عجیب است جمله شما تغییر کرده و به نحوه دیگری به زبان دیگری که برای شما قابل خواندن نیست ذخیره شده است.
این شیطنتهای مایکروسافت از طریقه وصله های به اصطلاح امنیتی روی سیستم شما امکان پذیر شده است.
آقای مایکروسافت بهتر نیست به جای این شوخی های کمی به فکر امنیت ویندوز باشید.

امنیت پسورد خود را با مایکروسافت چک کنید

پیش فرض 
شما مطمئنا پسوردها و کلمات عبور مختلفی را در دنیای پررمز وراز آی تی و اینترنت دارا هستید.
وب سایتهای مختلف ،فایلهای شخصی خودتان و بسیاری از اطلاعات دیگر به طور حتم با داشتن یک پسورد قوی ایمن تر خواهند بود.
یک پسورد قوی باید شامل حروف کوچک و بزرگ اعداد و علامتها باشد و حداقل دارای 14 حرف باشد.
مایکروسافت برای شما صفحه ای را طراحی کرده است که شما در آن میتوانید با وارد کردن پسورد خود از میزان امنیت آن اطلاعت حاصل کنید. برای بازدید از این صفحه به آدرس زیر بروید.
https://www.microsoft.com/athome/sec...d_checker.mspx
حتما تعجب کردید که همه پسوردهای شما در رده امنیتی weak و یا نهایتا Medium قرار گرفت.
مایکروسافت باز هم برای شما راه حلی قرار داده تا پسوردهای خود را ایمن تر کنید. یک پسورد ایمن ، پسوردی است که به خاطر آوردن آن برای شما راحت و برای دیگران و یا نرم افزارهای پسوردیاب مشکل و یا غیر قابل امکان باشد.
مایکروسافت در این صفحه نیز راه کارهایی لازم را برای شما ارایه داده است که خواندن آن را به شما توصیه میکنیم.
https://www.microsoft.com/athome/sec.../password.mspx
به عنوان مثال این پسورد که شامل جمله بسیار ساده و عدد سال تولد است از نظر مایکروسافت به عنوان بهترین پسورد شناخته شده است.
"My name is !#^) ali"

منبع : پرانتزباز